دل نوشته‌های یک پسر تنها

به سراغ من اگر می‌آیید! نرم و آهسته بیایید!

دل نوشته‌های یک پسر تنها

به سراغ من اگر می‌آیید! نرم و آهسته بیایید!

سیب ذوق کرد

چاقوی تو سیب را

سر برید

خون سیب

روی دستهای تو چکید

هیچ کس ولی

خون سیب را ندید

...

در دهان تو

سیب ذوق کرد

از ته دلش

عجیب ذوق کرد

...

سیب تکه تکه شد

تمام شد ولی

شاد بود

مثل قطره‌ای که می‌رسد به رود

سیب سرخ

رو سفید شد

او به آرزوی خود رسید

آخرش

در دهان تو

شهید شد ...!

                                        عرفان نظر آهاری

نظرات 2 + ارسال نظر
آرشام دوشنبه 1 بهمن 1386 ساعت 09:11 ب.ظ http://www.daneshmandeemrooz.blogsky.com

به وبلاگ من سر بزنید

علی سه‌شنبه 2 بهمن 1386 ساعت 09:36 ب.ظ http://roozebaad.blogsky.com

سلام عزیزم
من اسم شما رو قبل از همه ی دوستان مینویسم و از خدامه شما که این احساسات لطیفی که دارین جزو دوستانم باشید
خیلی هم خوشحالم
ممنونم
در ضمن اون بالا نتونستم بنویسم
بای

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد