دیر زمانی است
که مهر یگانه گلی را به خانه دلم مهمان کرده ام
به گمانم اگر هر شب آبش دهم گلم را زودتر خواهم دید
زیبای من دیگر به اندازه کافی سرد شده است
که بگوییم فصل روییدن گل نرگس آمده ؛
کمتر از گرمای صفا و صمیمیت ها می توان خبر گرفت
خورشید چشمانم ...
تا کی از پس گذشتن هر ابری دلم برای دیدنت بلرزد
دلنشین بود اگر صوت حزینی مناجات گونه برایم زمزمه می کرد
و مرا به بالا بلایی گرفتار می آورد
مشامم عطر نرگس می خواهد
ای کاش باران ببارد ...
سلام . امروز تولد گل مریم منه . خبرتون دادم شاید بخاین تو شادیم شریک شین ! مرسی