دل نوشته‌های یک پسر تنها

به سراغ من اگر می‌آیید! نرم و آهسته بیایید!

دل نوشته‌های یک پسر تنها

به سراغ من اگر می‌آیید! نرم و آهسته بیایید!

شب تنهایی

گوش کن دورترین مرغ جهان می خواند

شب سلیس است و یکدست و باز

 شمعدانی ها

و صدا دار ترین شاخه فصل ‚ ماه را می شنوند

پلکان جلو ساختمان

در فانوس به دست و در اسراف نسیم

گوش کن جاده صدا می زند از دور قدمهای تو را

چشم تو زینت تاریکی نیست

پلکها را بتکان کفش به پا کن و بیا

و بیا تا جایی که پر ماه به انگشت تو هشدار دهد

و زمان روی کلوخی بنشیند با تو

 و مزامیر شب اندام تو را مثل یک قطعه آواز به خود جذب کنند

پارسایی است در آن جا که تو را خواهد گفت

بهترین چیز رسیدن به نگاهی است که از حادثه عشق تر است

نظرات 1 + ارسال نظر
نجوای قلم سه‌شنبه 1 اردیبهشت 1388 ساعت 02:40 ب.ظ http://alijamaee.persianblog.ir

سلام.......
من هیچ نمی دانم....اینقدر هست که......هیچگاه خدا را به چشمان تر ، قسم نمی دهم ، چرا که.......

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد