زندگی یک ساز است ٬ اما فقط عدهی کمی از عهدهی نواختن آن برمیآیند.
به ندرت کسی را پیدا میکنی که از زندگی خود ٬ موسیقی بیافریند.
فراموش نکن که فقط سمفونی زندگی توست که تو را به خدا نزدیک میکند.
انسان میتواند ساز زندگیش را گوشهای بگذارد تا خاک بخورد ؛
بیتوجه به این که این ساز نغمههایی بیشمار در سینه دارد.
این نغمهها پرندهاند.
پرندهها در قفسی که در تاریکی گذاشته شده است ٬ میمیرند.
پس ؛
برخیز و پرندهها را در آسمان صاف و آفتابی زندگیت رها کن.
برخیز و ساز زندگیت را کوک کن.
برخیز و نغمه خوان شو.
برخیز و زندگی کن.
مسیحا برزگر
چادر شب را به سر کن همسفر تا هیچکس...روی ماهت را نبیند آخر اینجا هیچکس //زندگی کشف است ورنه سیبهای سرخ تر...سالها از شاخه می افتاد اما هیچکس//
چادر شب را به سر کن همسفر تا هیچکس...روی ماهت را نبیند آخر اینجا هیچکس //زندگی کشف است ورنه سیبهای سرخ تر...سالها از شاخه می افتاد اما هیچکس//
/
پسرم موفق باشی، وبت را پر محتواتر کن،در کل وب خوبی داری
سلام
منو یادت میاد تهران / ۳۰ متری جی / مرتضوی / هی یادش بخیر
دوباره سلام
منو یادت میاد
تهران / هتل لاله / هتل امیر / شیخ هادی / سمن یاوران/